English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (3487 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
primitive U انسان اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
machine U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machined U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machines U یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
pithecanthropus U انسان اولیه میمون نمای دورهء پلیوسن که جمجمه اش در جاوه کشف شده
prehominid U پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
prehominidae U پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
hunting design U طرح شکارگاهی [این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
Other Matches
anthrop U پیشوند بمعانی > انسان < و > جنس انسان <
anthropo U پیشوند بمعانی >انسان < و > جنس انسان <
artificial intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
intelligence U طراحی برنامههای کامپیوتری که ازهوش انسان و توابع تصمیم گیری تقلید میکند و ارائه کننده دلایل پایه و خصوصیات انسان است
id U مجموع تمایلات انسان که نفس یا شخصیت انسان و تمایلات شهوانی وجنسی ازان ناشی میشود
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
feelings indigenous to man U احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
human being U انسان
mortal U انسان
in human shape U انسان
mans U انسان
homo U انسان
human beings U انسان
homosapiens U انسان
man U انسان
mortals U انسان
loard of creation U انسان
pithecanthrope U انسان میمونی
anthropoids U انسان نما
anthropoids U شبه انسان
anthropoid U انسان نما
dewlap U غبغب انسان
bods U بدن انسان
anthropoid U شبه انسان
dewlaps U غبغب انسان
brisket U سینه انسان
manward U بطرف انسان
atomy U اسکلت انسان
anthropologist U انسان شناس
misanthropes U انسان گریز
misanthrope U انسان گریز
egalitarian U طرفدارتساوی انسان
anthropocentrism U انسان محوری
humanist U انسان گرا
humanly U مثل انسان
anthropophobia U انسان هراسی
rumps U کفل انسان
rump U کفل انسان
marginal man U انسان حاشیهای
The human body U بدن انسان
humanitarian U انسان گرایانه
bod U بدن انسان
kindlity U انسان وار
palm U کف دست انسان
anthropology U انسان شناسی
mankind U نوع انسان
homosapiens U نوع انسان
humanoids U شبیه انسان
voices U صدای انسان
homo politicus U انسان اجتماعی
homo faber U انسان ابزارساز
humanoid U شبیه انسان
voicing U صدای انسان
palms U کف دست انسان
voice U صدای انسان
infrahuman U پایین تر از انسان
infrahuman U مادون انسان
anthropomorphism U انسان انگاری
humansit U انسان دوست
human movement U حرکت انسان
misanthropy U انسان بیزاری
homo economicus U انسان اقتصادی
hominid U جنس انسان
eudemonology U گفتاردرسعادت انسان
humankind U نوع انسان
superhuman U برتر از انسان
human nature U طبیعت انسان
economic man U انسان اقتصادی
anthropomorphic U شبیه انسان
subhuman U مادون انسان
godman U انسان خداوار
cannibalism U ادمخواری انسان
the outward man U انسان فاهر
heidelberg man U انسان هایدلبرگ
man made U مصنوع انسان انسانی
pre adamite U انسان پیش از ادم
man made U ساخته دست انسان
humanism U مکتب اصالت انسان
man-made U ساخته دست انسان
trunks U خرطوم بینی انسان
trunk U خرطوم بینی انسان
buffs U جلا پوست انسان
misanthropic U مربوط به انسان گریزی
humankind U بشریت نژاد انسان
theophany U تجلی خدا به انسان
man-made U مصنوع انسان انسانی
varment U انسان یاحیوان مزاحم
anthropology U علم انسان شناسی
varmint U انسان یاحیوان مزاحم
anthropomorphic U دارای شکل انسان
prehuman U پیش از پیدایش انسان
theophany U فهور خدابه انسان
ethos U صفات وشخصیت انسان
buff U جلا پوست انسان
kindlily U بطورملایم انسان وار
hu man U وابسته ب ه انسان بشری
anthropometry U انسان سنجی جسمانی
voice U صدای سخنرانی انسان
homo sapiens U انسان اندیشه ورز
voicing U صدای سخنرانی انسان
homosapiens U نام علمی انسان
manxman U اهل جزیره انسان
foliate mask U صورت مجسمه انسان
man of mould U انسان خاکی یا فانی
cultural anthropology U انسان شناسی فرهنگی
feces U مدفوع انسان وحیوان
supermen U موجود مافوق انسان
equalitarian U طرفدار تساوی انسان
man trap U دام برای انسان
superman U موجود مافوق انسان
aped U میمون انسان نما
apes U میمون انسان نما
aping U میمون انسان نما
ape U میمون انسان نما
physical anthropology U انسان شناسی جسمانی
hypomorph U انسان سرگرد وپاکوتاه
neoanthropic U شبیه انسان جدید
neoanthropic U وابسته به انسان جدید
voices U صدای سخنرانی انسان
non human U غیر متعلق به نژاد انسان
humanization U انسان پروری متمدن سازی
man-eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
superhuman U ابر انسان فوق بشری
non-human U غیر متعلق به نژاد انسان
hu man U دارای خوی انسانی انسان
floruit U دوره رشد وپیشرفت انسان
glanders U بیماری مسری اسب و انسان
anthropology U مبحث روابط انسان با خدا
crutch U محل انشعاب بدن انسان
crutches U محل انشعاب بدن انسان
self born U پیدا شده در نفس انسان
subhuman U دارای صفاتی شبیه انسان
man-eaters U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
trichotomy U تقسیم وجود انسان به سه قسمت
truncal U وابسته به تنه انسان یا درخت
anthropogenic U مربوط به پیدایش و تکامل انسان
anthropic U مربوط به دوران پیدایش انسان
zombi U انسان زنده شد ادم احمق
preadolescence U دوره قبل از بلوغ انسان
satyrs U موجود نیمه انسان ونیمه بز
satyr U موجود نیمه انسان ونیمه بز
automaton U ماشینی که کارهای انسان را میکند
polygenesis U پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
automatons U ماشینی که کارهای انسان را میکند
ash U بقایای جسد انسان پس از مرگ
man eater U جانوری که انسان را میخورد ادمخوار
pithecanthrope U برزخ میان انسان و میمون
anthropophagous U تغذیه کننده از گوشت انسان
gorillas U بزرگترین میمون شبیه انسان
droid U یک ادم ماشینی شبیه انسان
theophanic U وابسته به تجلی خدا به انسان
zombie U انسان زنده شد ادم احمق
macaque U بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
gorilla U بزرگترین میمون شبیه انسان
kinesiology U تشریح حرکات بدنی انسان
man is a risible creature U انسان مخلوقی است خنده کن
zombies U انسان زنده شد ادم احمق
as memory serves U هر وقت بیاد انسان بیاید
macaca U بوزینه دم کوتاه شبیه انسان
memento mori U کاسه یاچیزدیگری که انسان رابیادمردن می اندازد
liberalism U اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
bleb U برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
inhabitiveness U میل طبیعی انسان به بود باش
machover draw a person test U ازمون کشیدن شکل انسان مکوور
fruitarianism U اعتقادباینکه خوراک انسان بایدمیوه باشد
crumpled rose leaf U چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
protohistory U مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
The human brain is a complex organ . U مغز انسان عضو پیچیده یی است
bedbugs U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
psilanthropism U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
zooplasty U فن پیوند زدن گوشت جانور به انسان
psilanthropy U عقیده باینکه مسیح جز انسان نبوده
bedbug U ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
mensch U [انسان آراسته، بالغ، درستکار و مسئول]
pick up a trail/scent <idiom> U تشخیص جای پای انسان یا حیوان
theanthropic U مجسم کننده ذات خدادرهیکل انسان
early U اولیه
earliest U اولیه
dispersion U اولیه
initials U اولیه
primitive U اولیه
basics U اولیه
basic U اولیه
elementary U اولیه
primal U اولیه
fundamental U اولیه
preliminaries U اولیه
preliminary U اولیه
initial U اولیه
initialling U اولیه
primary U اولیه
rudimentary U اولیه
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1چیزی که عوض داره گله نداره
2تعریف فونتیک چیست؟
1coffee table conversation piece
2immunogenicity
1STARS CANT SHINE WITHOUT DARKNESS
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
1it was suggested that an initial application of one or two iterations of the Gauss-Seidel method from a flat voltage estimate would be sufficient to start things off properly.
1انسان خوش اخلاق ترسواست
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com